ORIGINAL_ARTICLE
اﺛﺮ ﻧﻤﺎﺗﻮدﮐﺸﯽ عصاره های آبی ﺗﻌﺪادی از ﮔﯿﺎﻫﺎن داروﯾﯽ ﺑﺮ ﻧﻤﺎﺗود ریشه گرهیMeloidogyne javanica در گوجهفرنگی
در چند دهه اخیر تحقیقات وسیعی در مورد ترکیبات گیاهی متعدد به منظور جایگزین کردن ترکیبات شیمیایی با ترکیبات طبیعی جهت کنترل نماتودها انجام گرفته است. اﺳﺘﻔﺎده از عصارهﮔﯿﺎﻫﺎن داروﯾﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان روﺷﯽ ﻣﺆﺛﺮ و اﯾﻤﻦ ﺟﻬﺖ ﮐﻨﺘﺮل ﻧﻤﺎﺗﻮد رﯾﺸﻪﮔﺮﻫﯽ میباشد. در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺛـﺮ ﺑﺎزدارﻧـﺪﮔﯽ عصاره ﺣﺎﺻﻞ از ﭼﻬﺎر ﮔﯿﺎه داروﯾﯽ ﺷﺎﻣﻞ زﯾﺮه سیاه ، پونه آویشن باغی و دو توده ارومیه و کرمان از کرچک ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﺗﻔﺮﯾﺦ ﺗﺨﻢ و ﻣﺮگوﻣﯿﺮ ﻻرو ﺳـﻦ دو ﻧﻤـﺎﺗﻮد رﯾﺸـﻪﮔﺮﻫـی در ﺷﺮاﯾﻂ آزﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻫﯽ و کنترل این نماتود در گوجهفرنگی ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮارﮔﺮفت. درﺻﺪ ﻣﺮگوﻣﯿﺮ ﻻرو و ﻧﯿـﺰ درﺻـﺪ ﻋﺪم ﺗﻔﺮﯾﺦ ﺗﺨﻢ ﺑﻌﺪ 24 ، 48 و 72 ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺮارﮔﯿﺮی ﻻروﻫﺎ و تخم ها در ﻣﻌﺮض عصاره ﻣﺤﺎسبه شد. پس از اثبات فعالیت ضد نماتودی این ترکیبات برای بررسی اثر کنترلی ترکیبات در گلخانه غلظتهای صفر،250, 500, 750, 1000 عصارههای آبی گیاهان ذکر شده به گلدانهای حاوی نشاء گوجهفرنگی و خاک آلوده به نماتود اضافه شد. نتایج آزمایشکاه ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﺗﯿﻤﺎرﻫﺎ در ﺳﻄﺢ یک درﺻﺪ اﺧﺘﻼف ﻣﻌﻨﯽداری وﺟﻮد دارد. ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ درﺻﺪ ﻣﺮگوﻣﯿﺮ لارو و درصد عدم تفریخ تخم در ﺑﯿﻦ ﮔﯿﺎﻫﺎن، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ عصاره ﮔﯿﺎه کرچک توده کرمان و در ﺑﯿﻦ ﻏﻠﻈتها ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ غلظت 1000 پی پی ام ﺑﻮد . همچنین نتایج گلخانه به خوبی نشان داد اضافه کردن عصارهها باعث کاهش فاکتور تولیدمثل و جمعیت نهایی در گیاهان آلوده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق نوید بخش به کارگیری عصاره این گیاهان در کنترل نماتود ریشه گرهی گوجهفرنگی به جای سموم شیمیایی خصوصا در گلخانه می باشد.
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_12489_8edf54def42412753cfe791ec4573aba.pdf
2017-05-22
1
12
10.22055/ppr.2016.12489
نماتود ریشه گرهی
عصاره آبی
گیاهان دارویی
کنترل نماتود
ملیحه
بهمن زیاری
b.malihe@yahoo.com
1
دانشجو/ دانشگاه شهرکرد
LEAD_AUTHOR
مجید
اولیاء
olia100@yahoo.com
2
دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
فریبا
حیدری
3
بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بیان تراژن aiiA در سیبزمینی و اثر آن بر کنترل بیماری پوسیدگی نرم باکتریایی
حدنصاب حسگری مکانیسم ارتباط سلولی همراه با تولید مولکولهای کوچک پیامرسان مانند اسیل هموسرین لاکتون در جمعیت باکتریهاست که وظایف مهمی مانند تحرک، تولید آنتیبیوتیک، تولید رنگدانه، تشکیل بیوفیلم و تولید فاکتورهای بیماریزایی را در باکتریها تنظیم میکند. در سالهای اخیر ژنهای مختلفی در باکتریهای آنتاگونیست شناسایی شدهاند که عامل تجزیه مولکولهای پیامرسان باکتریها بویژه اسیل هموسرین لاکتون بوده و در حدنصاب حسگری باکتریها اختلال ایجاد میکنند. در این پژوهش ژن aiiA مربوط به باکتری Bacillus sp. DMS133 توسط آغازگرهای اختصاصی aiiA-7F و aiiA-7R از همسانه محتوای این ژن تکثیر شد. به منظور بررسی اثر ژن aiiA در گیاه سیبزمینی، دستواره حاوی ژن aiiA تحت پروموتور دائمی CaMV35S در ناقل دوگانه pBI121 تهیه شد. این دستواره با روش شوک دمایی به استرین Agrobacterium tumefaciens LBA4404 منتقل و در روش کشت گره و میانگره در محیطکشت تغییر یافته MLS به گیاه سیبزمینی رقم اگریا انتقال یافت. در آزمون زیستسنجی، گیاهان تراریخته مایهزنی شده با سوسپانسیون باکتری Pectobacterium carotovorum ، شدت بسیار پایینی از علائم بیماری پوسیدگی نرم را بعد از پنج روز در مقایسه با گیاه شاهد نشان دادند. این گیاهان تا چهار روز بعد از مایهزنی همچنان سالم و بدون علائم رشد کردند. به نظر میرسد که بیان AiiA لاکتوناز در سیبزمینی باعث بروز مقاومت در مراحل ابتدای شروع بیماری پوسیدگی نرم شده است اما با ادامه یافتن شرایط وقوع بیماری، گیاهان تراریخته نیز دچار آلودگی شدند و مراحل اولیه بیماری را به صورت علائم زردی و کم رشدی بدون پوسیدگی نرم نشان دادند.
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_12484_c7e7da498454a847d6769ee6abf74d93.pdf
2017-05-22
13
22
10.22055/ppr.2016.12484
لاکتوناز
سیبزمینی
مقاومت به پوسیدگی نرم
Bacillus sp. DMS133
اسماعیل
محمودی
esm_mah@yahoo.com
1
هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان
LEAD_AUTHOR
داود
نادری
dnaderd@khuisf.ac.ir
2
هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی بیمارگری قارچ Metarhizium anisopliae و Beauveria bassiana روی سوسک برگخوار نارون Xanthogaleruca luteola Muller (Col., Chrysomelidae)
در پژوهش حاضر بیمارگر دو قارچSorokin Metarhizium anisopliae و Vuellemin Beauveria bassiana با روش غوطهوری و اسپری (پاششی) روی حشرات کامل سوسک برگخوار نارون با غلظتهای 105، 106، 107 و 108 اسپور در میلیلیتر همراه با تیمار شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشها در شرایط کنترل شده در دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±75 درصد و دوره نوری 12:12 ساعت (روشنایی:تاریکی) در اتاقک رشد انجام گرفت و میزان مرگومیر حشرات در هر دو روش در تمام تیمارها به مدت 10 روز شمارش و ثبت گردید. مقادیر LC50 و LC90 محاسبه شده برای قارچB. bassiana در روش غوطهوری به ترتیب 106×7/2 و 106×72/7 اسپور در میلیلیتر و در روش اسپری به ترتیب 106×75/7 و 106×05/35 اسپور در میلیلیتر محاسبه شد. در حالی که این مقادیر برای قارچ M. anisopliae در روش غوطهوری به ترتیب 106×68/2 و 106×99/7 و در روش اسپری به ترتیب 106×38/8 و 106×8/46 اسپور در میلیلیتر برآورد شد. کمترین مقدار LT50 و LT90 برای قارچ B. bassiana در غلظت 108 اسپور در میلیلیتر به ترتیب 39/3 و 12/13 روز بود. در حالی که این مقادیر برای قارچ M. anisopliae به ترتیب 51/4 و 03/15 روز برآورد شد. به طور کلی نتایج نشان داد که قارچ B. bassiana در هر دو روش غوطهوری و اسپری در مدت زمان کوتاهتری نسبت به قارچ M. anisopliae مرگومیر ایجاد میکند. لذا با توجه به این یافتهها، قارچهای M. anisopliae و B. bassiana روی سوسک برگخوار نارون بیماریزا بوده بنابراین استفاده از این عوامل میکروبی علیه آفت مذکور توصیه میشود
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_12833_e808bbe41908a22376aec677508eaedd.pdf
2017-05-22
23
32
10.22055/ppr.2017.12833
کنترل بیولوژیک
قارچ بیمارگرحشرات
سوسک برگخوار نارون
جعفر
ابراهیمی فر
jafar.ebrahimi@ut.ac.ir
1
دانشگاه شهید چمران اهواز
AUTHOR
ارسلان
جمشیدنیا
jamshidnia@ut.ac.ir
2
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
رضا
صادقی
rsadeghi@ut.ac.ir
3
دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر گیاه میزبان بر کارایی زیستی کفشدوزک شکارگرHippodamia variegata (Goeze) (Coleoptera: Coccinellidae)
کفشدوزک شتهخوار Hippodamia variegata (Goeze) یک شکارگر موثر در بیشتر اکوسیستمهای کشاورزی میباشد. گیاهان میزبان شتهها میتوانند یک عامل موثر بر خصوصیات زیستی و کارایی شکارگرهای آنها باشند. لذا در این تحقیق اثر شش گیاه میزبان شته مومی کلم، Brevicoryne brassicae (Linnaeus)شامل کلمزینتی، کلمگل، تربچه، شلغم، کلزا و کلمبرگ روی نشوونما، تولیدمثل و جدول زندگی کفشدوزکH. variegata مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای حاصل با استفاده از جدول زندگی دوجنسی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مطلوبیت شته مومی کلم پرورش یافته روی شش گونه گیاه میزبان برای شکارگر متفاوت بود. کوتاهترین دوره نشوونمای مراحل نارس شکارگر در تغذیه از شتههای پرورش یافته روی کلزا به دست آمد. میزان زادآوری کفشدوزک روی گیاهان میزبان مورد بررسی به طور معنیدار متفاوت بود و بیشترین زادآوری (44/646 تخم) روی گیاه کلزا مشاهده شد. نرخ خالص تولیدمثل (R0) کفشدوزک از 74/116 نتاج ماده به ازای هر فرد ماده در هر نسل روی کلم برگ تا 78/252 روی کلمزینتی متغیر بود. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) به عنوان یک شاخص مهم در ارزیابی مطلوبیت گونههای گیاه میزبان، از 011/0 ± 155/0 بر روز روی کلمبرگ تا 010/0 ± 188/0 بر روز روی کلزا متغیر بود. بر اساس مقادیر پارامترهای محاسبه شده، مطلوب ترین گیاهان میزبان در برهمکنش گیاه- شته -کفشدوزک به ترتیب عبارت بودند از کلزا، کلم-گل، کلمزینتی،تربچه، شلغم و کلمبرگ. یافتههای این تحقیق میتواند به عنوان اطلاعات پایه جهت درک بهتر برخی تعاملات سه گانه غذایی در ارتباط گیاه-شته-شکارگر و پرورش کارآمدتر این کفشدوزک مفید باشد.
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_12834_ce39d021eaa735c2665659dfefddb5ea.pdf
2017-05-22
33
44
10.22055/ppr.2017.18574.1266
Brevicoryne brassicae
Hippodamia variegata
تیره Brassicaceae
جدول زندگی دو جنسی
تعاملات سه گانه غذایی
علی
گلی زاده
golizadeh@uma.ac.ir
1
دانشگاه محقق اردبیلی
LEAD_AUTHOR
سعید
نیکان جابلو
saeed.nikanj@gmail.com
2
دانش آموخته کارشناسی ارشد حشره شناسی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
مهدی
حسن پور
hassanpour@uma.ac.ir
3
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
قدیر
نوری قنبلانی
ghadirnouri@yahoo.com
4
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
بهرام
ناصری
bnaseri@uma.ac.ir
5
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
زهرا
عابدی
zahra.abedi@uma.ac.ir
6
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی فونستیک پادمان (Collembola) شهرستان بابل در استان مازندران به همراه معرفی گونههای جدید برای فون ایران
اگر چه فون پادمان یا دم فنری ها (Collembola)، به عنوان فراوانترین بندپایان خاکزی در استان مازندران تا حدودی بررسی شده است، اما هنوز بسیاری از گونهها در این بررسیها مخفی ماندهاند. به همین علت، در این تحقیق به منظور بررسی دقیقتر فون پادمان، شهرستان بابل به عنوان منطقه مورد بررسی انتخاب شد و نمونهبرداری-های متعددی از خاک وخاکبرگ در طی سالهای 93-1391 در مناطق مختلف شهرستان انجام گرفت. نمونههای پادمان موجود در خاک و خاکبرگ با استفاده از قیف برلیز جداسازی و در الکل اتانل 75 یا 85 درصد نگهداری شدند و از آنها اسلایدهای میکروسکوپی با استفاده از محلول هویر یا اسیدلاکتیک و گلیسیرین (5:1) تهیه گردید و با کلیدهای شناسایی معتبر مورد شناسایی قرار گرفتند. در این تحقیق، در مجموع 22 گونه ، 15 جنس متعلق به 5 خانواده از پادمان جمعآوری گردید. در بین گونههای شناسایی شده، گونههای Isotoma cf riparia (Nicolet, 1842) ، Isotomurus antennalis (Bagnall, 1940) برای اولین بار برای فون ایران گزارش میشود. گونههایSinella cf tenebricosa (Folsom, 1902) ، Orthonychiurus stachianus،Heteraphorura japonica (Yossi, 1967) برای اولین بار برای مازندران گزارش میشود. تمامی گونهها برای اولین بار از شهرستان بابل گزارش میشوند.
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_12835_ef8b54164eb5b1e5b49246d19eeb6665.pdf
2017-05-22
45
61
10.22055/ppr.2017.12835
فون
پادمان
بابل
گونه جدید
معصومه
علیجانی اردشیر
masoumealijani@gmail.com
1
دانشجوی ارشد در دانشگاه علوم کشاورزی ساری
AUTHOR
معصومه
شایان مهر
shayanm30@yahoo.com
2
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
LEAD_AUTHOR
بهنام
امیری بشلی
behnamamiri39@yahoo.com
3
استادیار
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی دو گونه ساقه خوار Sesamia nonagrioides (Lep.: Noctuidae) و S. cretica به روش DNA بارکدینگ
تاکنون دو گونه از شبپرههای جنس Sesamia Guenée, 1852 به نام های Sesamia nonagrioides (Lefèbvre, 1827) وS. cretica Lederer, 1857 به عنوان آفات کشاورزی از ایران گزارش شده است. تحقیق حاضر به روش DNA بارکدینگ و به منظور تأیید شناساییهای مورفولوژیک موجود و یافتن راهی برای تشخیص سریع و مطمئن این دو گونه در زمان عدم دسترسی به تخصص تاکسونومیک انجام گردید. نمونهها از روی گیاهان میزبان ذرت، نیشکر و برنج در استانهای خوزستان و فارس جمعآوری و به روش تاکسونومی کلاسیک شناسایی شد. پس از استخراج DNA از نمونهها با استفاده از آغازگرهای مناسب، ژن COI تکثیر و توالییابی شد. پس از همردیف سازی توالیها، بارکد گپ تخمین زده شد و میزان واگرایی نوکلئوتیدها مشخص شد. فواصل ژنتیکی بین این دو گونه به همراه پنج گونه نزدیک دیگر از جنس Sesamia توسط درخت اتصال همسایه (Neighbour-joining) نمایش داده شد. بدین منظور از مدل جایگزینی نوکلئوتیدی (K2P) استفاده شد. نتایج حاصله گونههای S. nonagrioides و S. cretica را به خوبی از هم متمایز نمود و شناساییهای مورفولوژیک را تایید کرد. استفاده از این نتایج در شناسایی سریع و دقیق دو گونه مذکور و نیز شناسایی مراحل نابالغ آنها توصیه میشود.
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_12836_a549652f4805fe245964e985522a5363.pdf
2017-05-22
63
74
10.22055/ppr.2017.17288.1230
آفات ساقه خوار
COI
DNA بارکدینگ
Sesamia nonagrioides
Sesamia cretica
ندا
مهرآور
mehravar_86@yahoo.com
1
پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
AUTHOR
مهدی
اسفندیاری
esfandiari@scu.ac.ir
2
دانشگاه شهید چمران اهواز
LEAD_AUTHOR
پگاه
سهیلی فر
pegahsoheilyfar@yahoo.com
3
دانشگاه شهید چمران اهواز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر باقیمانده حشره کشهای ایمیداکلوپرید و پیمتروزین روی رفتار جهتیابی زنبور Lysiphlebus fabarum Marshall پارازیتوئید شته سیاه باقلا Aphis fabae Scopoli
بهمنظور انتخاب حشرهکشهای مناسب در مدیریت تلفیقی شته سیاه باقلا، بررسی اثرات جانبی آنها روی رفتار زنبور پارازیتوئید Lysiphlebus fabarum Marshall ضروری بهنظر میرسد. لذا در پژوهش حاضر، اثر زیرکشندهی دو حشرهکش ایمیداکلوپرید و پیمتروزین روی رفتار جهتیابی جمعیت دوجنسی زنبور پارازیتوئید مذکور نسبت به بوی گیاه باقلا، شته سیاه باقلا و حشرهکشها با استفاده از روش بویاییسنجی بررسی شد. پارازیتوئیدهای ماده جفتگیری کرده (طول عمر کمتر از 48 ساعت) به مدت 24 ساعت در معرض سطح آغشته به غلظتهای 1/1 و 5/646 میلیگرم ماده موثر بر لیتر (LC25) بهترتیب برای حشرهکشهای ایمیداکلوپرید و پیمتروزین قرار گرفتند. نتایج بهدست آمده از آزمایش واکنش جهتیابی پارازیتوئیدها نسبت به برگهای دارای شته و عسلک یا برگ فاقد شته و عسلک نشان داد که در تیمار شاهد، ایمیداکلوپرید و پیمتروزین، زنبورها بهطور معنیداری بهسمت برگهای دارای شته و عسلک جلب شدند (05/0 > P). آزمایشهای جهتیابی زنبورها نسبت به برگهای دارای شته و عسلک یا برگهای با شته و بدون عسلک و همچنین نسبت به برگهای دارای عسلک یا برگ فاقد شته و عسلک نشان داد که زنبورهایی که در معرض باقیمانده ایمیداکلوپرید قرار گرفته بودند، نسبت به هیچکدام از تیمارها ترجیح معنیداری را نشان ندادند (05/0 < P). در حالیکه زنبورها در تیمار شاهد و پیمتروزین بهطور معنیداری به سمت برگهای دارای شته و عسلک و برگ دارای عسلک جلب شدند (05/0 > P). در تیمار شاهد و آفتکشها، ایمیداکلوپرید اثر دورکنندگی روی زنبورها داشت در حالیکه پیمتروزین فاقد اثر دورکنندگی بود. لذا کاربرد پیمتروزین برای حفظ پارازیتوئید توصیه میشود.
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_12837_1ac9fe8e1336526b7e3afc1c41758cf1.pdf
2017-05-22
75
87
10.22055/ppr.2017.12837
اثر زیرکشنده
بویایی سنجی
رفتار جهتیابی
اثر دورکنندگی
ندا
امینی جم
naminijam@gmail.com
1
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول
LEAD_AUTHOR