2024-03-29T16:39:02Z
https://plantprotection.scu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1065
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
ارزیابی جدایه های Bacillus subtilis در کنترل بیولوژیکی پوسیدگی ریشه آفتابگردان ناشی از Macrophomina phaseolina (Tassi) Goid.
باسیلوس ها از مهم ترین عوامل باکتریایی با توان آنتاگونیستی علیه طیف وسیعی از عوامل بیماری زای گیاهی محسوب می شوند. در این راستا، این تحقیق با هدف بررسی اثرات آنتاگونیستی Bacillus subtilis علیه قارچ عامل پوسیدگی ذغالی ریشه آفتابگردان انجام شد. در این تحقیق اثرات آنتاگونیستی 24 جدایه باکتری Bacillus subtilis جداسازی شده از مزرعه آفتابگردان علیه قارچ عامل پوسیدگی ذغالی ریشه (Macrophomina phaseolina (Tassi) Goid.) تحت شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از بین جدایه ها، اثر آنتاگونیستی شش جدایه تحت شرایط گلخانه ای با سوسپانسیونی به غلظت 109 (سلول در میلی لیتر) مورد بررسی قرار گرفت. تعامل بین جدایه های باکتری، بیمارگر و میزبان با اندازه گیری شدت بیماری و فاکتورهای رشدی شامل ارتفاع، وزن تر و خشک گیاه نشان داده شد. نتایج نشان داد که جدایه های باکتری اثرات آنتاگونیستی متفاوتی را در شرایط آزمایشگاهی علیه قارچ عامل بیماری دارند. جدایه Bs15 با 5/66 درصد و جدایه Bs19 با 4/70 و 5/69 درصد به ترتیب بیشترین بازدارندگی را در آزمون تاثیر مواد فرار، غیرفرار و کشت متقابل داشتند. بر خلاف شرایط آزمایشگاهی، در آزمون گلخانه ای جدایه Bs4 بهتر از بقیه جدایه ها عمل کرد و باعث کاهش معنی دار در بیماری و افزایش معنی دار در فاکتورهای رشدی گردید.
2011
08
23
1
11
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10189_918ced244d0b347bb775f95fd85f3166.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
تاثیر دما بر پارازیتیسم سه گونه T. brassicae, T. embryophagum, Trichogramma Pintoi روی Plutella xylostella (Lep., Plutellidae) در شرایط آزمایشگاهی
شبپره پشت الماسی، Plutella xylostella (L.) (Lep., Plutellidae)یکی از آفات کلیدی مزارع کلم در سراسر دنیا می باشد. در این مطالعه اثر سهدمای 20، 25 و 30 درجه سلسیوس بر پارامترهای زیستی و کیفی زنبورهای پارازیتوئید T. brassicae, T. embryophagum, Trichogramma Pintoi (Hym.; Trichogrammatidae)درشرایطآزمایشگاهیبررسیشد. بههمین منظور یک ماده یکروزه جفتگیری کرده از هر گونه در داخل لولههای آزمایش حاوی 50 عدد تخم شبپره پشت الماسی قرار داده شد و تخمها روزانه به مدت 3 روز جایگزین شدند. سپس لولههای آزمایش تحت شرایط کنترل شده ، رطوبت 5±65 درصد، دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی در سه دما نگهداری شدند. آزمایشات در قالب طرح اسپیلت پلات با 5 تکرار انجام گردید. میزان پارازیتیسم زنبور تریکوگراماروی 150 عدد تخم آفت در 3 دمای20، 25 و30 درجه سلسیوس بهترتیب 62/44، 87/52 و62/51 برای T. brassicae؛ 12/52، 62/59و62/54 برایT. embryophagum؛ 25/62، 50/ 68 و 75/65 برای T. pintoiبود. درصدخروجحشراتکاملنیزبهترتیب 89%، 87% و 86% برایT. brassicae؛ 90%، 91% و 90% برایT. embryophagum؛ 89%، 89% و 88% برایT. pintoiبودونسبتجنسیمادههابهترتیب63/0، 60/0 و 59/0 برایT. brassicae؛ 66/0، 64/0 و 58/0 برایT. embryophagum؛ 62/0،59/0 و 38/0 برایT. pintoiبود. درصدخروجحشراتکاملتفاوتمعنیدارینشاننداد. زنبورT. pintoiبیشترینپارازیتیسمراداشتوبیشتریننسبتجنسیمادههامتعلقبهT. embryophagumوکمترینمتعلقبه T. pintoiبود. براساسنتایجبدستآمده،اینمطالعاتدربرنامهرهاسازیپارازیتوئیدهادرجهتکنترلاینآفتمیتواندمفیدواقعشود.
2011
08
23
13
22
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10190_81a6e8b3a10cc1a4ea9a517b4ebac9e9.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
تغییرات فصلی جمعیت شته سیاه باقلا Aphis fabae (Hemi.,: Aphididae) و زنبور پارازیتوئید آن Lysiphlebus fabarum (Hym., Braconidae) روی دو رقم باقلا در اهواز
شته سیاه باقلا Aphis fabae یکی از مهمترین آفات محصولات کشاورزی محسوب میشود. در این تحقیق با استفاده از روشهای مختلف نمونهبرداری، مانند نمونهبرداری از برگ و استفاده از تلههای زرد آبی، تغییرات فصلی جمعیت شتهسیاه باقلا روی دو رقم باقلای برکت و شاخبزی در طول سال های 1386 - 1385در مزرعه دانشکده کشاورزی در اهواز بررسی شد. همچنین میزان پارازیتیسم فصلی شته مذکور توسط زنبور Lysiphlebus fabarum مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شته سیاه باقلا از اواخر آبان ماه در مزرعه باقلا ظاهر شده، جمعیت آن از اواسط دی ماه بهتدریج افزایش یافته و در اواسط اسفند ماه به حداکثر رسید. پس از آن میزان جمعیت کاهش پیدا کرد، به طوری که در اواخر فروردین ماه بهندرت در مزرعه دیده شد. محاسبات آماری نشان داد که تراکم جمعیت این شته بر روی باقلای رقم برکت بیشتر از رقم شاخبزی بود. فعالیت زنبور L. fabarum روی شته سیاه باقلا از اوایل آذر ماه شروع شد. میانگین درصد پارازیتیسم زنبور روی باقلای ارقام برکت و شاخبزی بهترتیب 28/25 و 51/20 درصد برآورد شد. اوج فعالیت زنبور همزمان با حداکثر شدن جمعیت آفت در نیمه اسفند ماه بود و نقش مهمی در کنترل بیولژیکی شتهA. fabaeداشت.
2011
08
23
23
36
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10191_f0de6f38b449ef7adaa1f16d150b97a8.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
سیتولوژی Ustilago maydis
رفتار هسته در تلیوسپور، بازیدیوسپور و میسلیومهای Ustilago maydis مورد بررسی قرار گرفت. جهت کشت تلیوسپورها از محیط PDA + 10% دکستروز استفاده گردید. مطالعه رفتار هسته با استفاده از میکروسکوپ اپیفلورسنت و رنگآمیزی با دو رنگ اتیدیوم برماید و اکردین اورنج صورت پذیرفت. هسته در تلیوسپور کروی و بزرگ و اکثر فضای داخلی آن را اشغال نموده است. بازیدیوسپورها (اسپوریدیوم) به صورت غیرانگلی و به روش جوانهزنی رشد میکنند و بازیدیوسپورهای جوانهزده با زاویه º35 الی º45 از اسپوریدیوم مادری قرار دارند. هسته در بازیدیوسپور بیضوی شکل و در هنگام تشکیل اسپوریدیوم جدید، به محل تشکیل اسپوریدیوم مهاجرت و پس از تقسیم میتوز یک هسته به درون اسپوریدیوم در حال تشکیل منتقل میشود. ریسهها درون بافت آلوده به دو صورت مشاهده شدند. برخی دوهستهای و ظریف و به اشکال متفاوت شاخههای متورم درون سلولی تا زوائد انگشت مانند و برخی ریسهها در محل تشکیل تلیوسپور تکهستهای و ضخیم و دیپلوئید بودند.ریسههای U. maydis حاصل از کشت بافت آلوده در محیط کشت عموماً دوهستهای و هستهها در ارتباط نزدیک با یکدیگر و در نزدیکی دیواره سلولی قرار داشتند. درون حفرههای مملو از تلیوسپورهای جوان و بالغ، همه ریسهها در حال تبدیل شدن به تلیوسپور بودند و ریسه دو هستهای مشاهده نگردید.
2011
08
23
37
46
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10192_49d267a5d19b65164e062a28308874c5.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
پارازیتوییدهای تخم سن گندم (Eurygaster integriceps Puton) و درصد پارازیتیسم تخم در منطقه کورائیم استان اردبیل
سن گندم، Eurygaster integriceps Puton، آفت اصلی گندم در منطقه کورائیم استان اردبیل میباشد. در این تحقیق طی سالهای 1386 و 1387 گونههای پارازیتویید تخم سن گندم در منطقه کورائیم جمعآوری و شناسایی شدند. همچنین درصد پارازیتیسم تخم در 14 محدوده تعریف شده مختلف در این منطقه تعیین گردید. محدودههای 1 تا 3 در مزارع با کشت آبی گندم با وجود گونههای مختلف درخت در حاشیه مزارع و محدودههای 4 تا 14 در مزارع با کشت دیم گندم و عدم وجود درخت در حاشیه مزارع انتخاب شدند. بعد از مهاجرت حشرات کامل سن گندم از پناهگاههای زمستانی بهسوی مزارع گندم از مرحلهی به ساقهرفتن تا مرحلهی رسیدگی گندم تعداد 10 کادر (1× 1 متر) تصادفی در هر محدوده به صورت هفتگی نمونهبرداری شد. در منطقه کورائیم دو گونه زنبور پارازیتویید به نامهای Trissolcus grandis Thomson (Hym.: Scelionidae) و Ooencyrtus telenomicidia (Vassiliev) (Hym.: Encyrtidae) به عنوان پارازیتویید تخمهای سن گندم شناسایی شدند. زنبور T. grandis بیشترین فراوانی را در محدودههای 1 تا 3 (مزارع آبی گندم و وجود گونههای مختلف درخت در حاشیه مزارع) داشت؛ درصورتیکه در محدودههای 4 تا 14 (مزارع دیم گندم و عدم وجود درخت در حاشیه مزارع) فراوانی O. telenomicidia در مقایسه با T. grandis بیشتر بود. در بررسیهای مزرعهای مشاهده گردید که درصد پارازیتیسم در هر دو سال مورد بررسی در محدوده 1 تا 3 در مقایسه با محدودههای 4 تا 14 بهطور معنیداری بیشتر بود. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که درصد پارازیتیسم طی مراحل مختلف رشدی گندم و از سالی به سال دیگر متغیر است. طوری که در اوایل گلدهی گندم تعداد تخمهای گذاشته شده سن بیشتر و درصد پارازیتیسم کمتر بود؛ درصورتی که در اواخر شیری شدن تا خمیری شدن تعداد تخمهای گذاشته شده سن کمتر و درصد پارازیتیسم بیشتر بود. این نتایج میتواند در مدیریت تلفیقی سن گندم در این منطقه مفید باشد.
2011
08
23
47
58
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10193_94e0c1a22f494298e9eb95c76e1f40a8.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
ارزیابی خسارت کیفی سفید بالک Neomaskellia andropogoni (Hom., Aleyrodidae)
در مزارع نیشکر خوزستان
سفیدبالک نیشکر N. andropogonis در طول فعالیت خود به شدت از شیره گیاهی تغذیه نموده و عسلک فراوانی تولید میکند. این مطالعه به منظور بررسی خسارت کیفی این آفت در مزارع نیشکر و تعیین همبستگی میزان آلودگی به آفت و کاهش شکر انجام شد. در این آزمایش تعداد برگ آلوده به آفت به عنوان شاخص آلودگی در نظرگرفته شده است. این طرح در قالب کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در پنج تکرار انجام شد. در این آزمایش رقم های تجاری CP69-1062, CP57-614, SP70-1143 در سطوح مختلف آلودگی به سفیدبالک مورد مقایسه قرار گرفتند. برای اجرای آزمایش در زمان برداشت محصول، ساقه ها بر اساس تعداد برگ آلوده به آفت در هفت گروه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که آلودگی برگهای نیشکر به مراحل مختلف سفیدبالک به طور معنی داری صفات کیفی نیشکر را تحت تاثیر قرار می دهد و درصد بریکس، پل، درصد خلوص شربت و درصد استحصال شکر به طور معنی داری کاهش یافته است. بر اساس نتایج میزان صفات کیفی در تیمارهاییکه یک برگ آلوده دارند تفاوتی با نمونه بدون آلودگی ندارد اما با افزایش تعداد برگ آلوده تفاوت معنی دار می شود به خصوص زمانیکه میزان آلودگی از مرز چهار برگ آلوده بیشتر شود کاهش کیفیت شربت مشهود است به طوری که تیمارهایی که میزان آلودگی آنها پنج برگ آلوده است میزان فاکنورهای مذکور به ترتیب 2/9، 3/10، 5/1 و 2/11 درصد کاهش یافته است. همچنین مشخص شد که میزان خسارت سفیدبالک در ارقام مختلف متفاوت است و از جهت میزان خسارت دو رقم زود رس CP57-614 و SP70-1143 در یک گروه بود و خسارت بیشتری را نشان می دهند ولی رقم دیررس CP69-1062 در گروه دیگر با خسارت کمتر قرار می گیرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که از لحاظ خسارت کیفی، رقم های زودرس به آفت حساس تر می باشد.
2011
08
23
59
66
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10194_989df52324b3e7386084650297e8e8b5.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
حساسیت ارقام مختلف خرما نسبت به آلودگی طبیعی کنه تارتن خرماOligonychus afrasiaticus (McGregor) در منطقه بهبهان
شرایط آب و هوایی چند سال اخیر باعث افزایش خسارت عوامل زیان رسان از جمله کنه تارتن خرما (Oligonychus afrasiaticus McGregor) در ارقام تجارتی کبکاب و خاصی در منطقه بهبهان شده است. بنابراین نیاز به معرفی ارقام مناسب خرما به عنوان جایگزین در منطقه میباشد. در این تحقیق 9 رقم از بهترین ارقام خرمای موجود درکشور از استانهای همجوار در کلکسیون ایستگاه تحقیقات کشاورزی بهبهان جمعآوری و واکنش آن ارقام نسبت به کنه تارتن خرما در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار طی دو سال86 و 87 بررسی شد. از هر رقم 3 درخت به طور تصادفی انتخاب شد. درصد و شدت آلودگی با شمارش حبه های سالم و آلوده روی چهار خوشه چه از جهات مختلف هر درخت به دست آمد. ارقام عبارت بودند از خاصی، کبکاب، حاجمحمدی و زاهدی (بهبهان)، خضراوی و گنطار (شادگان)، پیارم و مضافتی (هرمزگان) و شاهانی (فارس). برای تفکیک حساسیت ارقام علاوه بر تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها به روش دانکن از روش تجزیه خوشهای و تحلیل رابطه همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که ارقام خاصی، کبکاب، خضراوی و شاهانی به ترتیب با 28/93، 88 ، 99/85 و 21/85 درصد دارای بیشترین آلودگی و پیارم با 53/49 درصد دارای حداقل آلودگی بود. ارقام خاصی، کبکاب، شاهانی و خضراوی به ترتیب با 31/4، 65/3، 47/3 و 09/3 دارای حداکثر شدت آلودگی و ارقام پیارم و زاهدی به ترتیب با 19/1 و 25/1 کمترین شدت آلودگی را دارا بودند. بر اساس تحلیل خوشهای ارقام به دو گروه ارقام حساس (خاصی، شاهانی، کبکاب، خضراوی و حاجمحمدی) و غیر حساس (پیارم، زاهدی، مضافتی و گنطار) تفکیک گردیدند. نتایج تحلیل همبستگی نیز نشان داد که بین شدت آلودگی با وزن خوشه و درصد آلودگی، همبستگی مثبت معنیداری و با وزن هسته و ضخامت پوست میوه همبستگی منفی معنیداری وجود داشت.
2011
08
23
67
80
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10195_f503eae580814bee10d22476eec0b99e.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1390
34
1
بررسی آزمایشگاهی اثرات ویروسMbNPV و سم ایندوکساکارب روی لاروهای پروانه برگخوار چغندر قند، Spodoptera exigua (Lep.: Noctuidae)
پروانه برگخوار چغندرقند، Spodoptera exigua Hübner. یکی از مهمترین آفات پلیفاژ چغندرقند در ایران و بسیاری از کشورهای دنیاست که کشاورزان هر ساله برای کنترل آن اقدام به چندین نوبت سم پاشی می کنند. ویروس های خانواده Baculoviridae از جمله عوامل بیولوژیک موثری هستند که می توانند به همراه عوامل دیگر در برنامه های مدیریت تلفیقی این آفت مورد استفاده قرار گیرند. به این منظور، آزمایش هایی با استفاده از ویروس MbNPV و حشره کش ایندوکساکارب روی لاروهای این آفت انجام شد. برای آزمایش ویروس براساس آزمایش های مقدماتی از دز 185 پلی هدر بر میلی متر مربع سطح ماده غذایی و در مورد ایندوکساکارب از دز 75/3میکروگرم ماده موثره بر میلی مترمربع سطح ماده غذایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های مربوط به مرگ و میر لاروها نشان داد که بین تمام سنین مختلف لاروی کرم برگخوار چغندر قند از نظر حساسیت به ویروس مورد نظر اختلاف معنی داری وجود دارد به طوری که با افزایش سن لاروی میزان حساسیت به ویروس کاهش می یابد. در مورد ایندوکساکارب با وجود کاهش حساسیت با افزایش سن لاروی، اختلاف معنی داری بین حساسیت دو سن لاروی متوالی وجود نداشت. براساس نتایج بدست آمده، در صورت کاربرد ویروسMbNPV در سنین پایین لاروی، این عامل بیولوژیک می تواند به عنوان یکی از موارد جایگزین سم ایندوکساکارب همراه با عوامل دیگر در مدیریت تلفیقی پروانه برگخوار چغندرقند مورد استفاده قرار بگیرد.
2011
08
23
81
89
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_10196_6e1d8c8dd4eabd05058c3fe8a02afbd8.pdf