2024-03-29T15:41:14Z
https://plantprotection.scu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2142
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
بررسی کارآیی ژنهای مقاومت نسبت به Puccinia graminis f.sp. tritici عامل بیماری زنگ سیاه گندم در استان اردبیل
حسین
کربلائی خیاوی
محمد
رضوی
یعقوب
رشیدی دودکش
عامل بیماری زنگ سیاه گندم (Puccinia graminis f.sp. tritici) یکی از بیماریهای مهم گندم در ایران است که خسارت سنگینی را در سالهای شیوع بیماری میتواند وارد نماید. در چند سال اخیر نژادی از قارچ عامل بیماری به نام Ug99 و تغییر یافتههای آن ظهور یافته است که روی گیاهان حامل اغلب ژنهای مقاومت موجود در ارقام تجاری گندم، بیماریزا میباشند. با توجه به این که این ژنها در منابع مقاومت به Ug99بهطور وسیع در مناطق گندمکاری ایران استفاده میگردد، لازم است وضعیت تغییرات ژنتیکی این قارچ بهطور مداوم بررسی شود تا از ارقام مقاوم مناسب استفاده گردد. برای این منظور 56 لاین افتراقی که از کشور کانادا تهیه شده بود، در مزرعه و تحت شرایط طبیعی در استان اردبیل هر لاین در دو ردیف یک متری در فصل پاییز کشت شدند و هر ده روز یک بار پای بوتهها به طریق غرقابی آبیاری شد تا شرایط بهینه برای توسعه بیماری مهیا گردد. مطابق با نتایج، در هر دو سال بیماری به خوبی در خزانه مستقر شد. گیاهان حامل ژن SrMcN حساسترین ژن نسبت به زنگ سیاه گندم بود و بقیه گیاهان حامل ژنهای نیمه مقاوم تا حساس بودند. در سال دوم نیز بیماری بخوبی ظاهر شد. گیاهان حامل ژنهای SrMcN، Sr9h و Sr42 حساسترین ژنها بودند، اما گیاهان حامل ژنهای Sr24 وSr47 مقاوم بودند که برای ایجاد ارقام مقاوم به زنگ سیاه در ایران توصیه میگردند. همچنین از گیاهان حامل ژنهای Sr31،Sr26 ، Sr27 و Sr28 که مقاومت نسبتاً خوبی نسبت به زنگ سیاه داشتند میتوان در ترکیب با ژنهای Sr24 وSr47 در تولید ارقام مقاوم به زنگ سیاه استفاده نمود.
زنگ ساقه
گندم
ژنهای مقاومت
پرآزاری
2021
09
23
1
10
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_16997_e16b6a7d118b78e0453bd5d133d30f01.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
مهار زیستی بیماری پژمردگی فوزاریومی کنجد در استان خراسان رضوی باTrichoderma harzianum در شرایط آزمایشگاه وگلخانه
علی
ناظور
مجتبی
ممرآبادی
پریسا
طاهری
کنجد یکی از گیاهان زراعی با ارزش غذایی فراوان است که از حملهی میکروارگانیسمهای بیمارگر از جمله قارچها، مصون نیست. ایجاد بیماریهایی مانند پژمردگی آوندی در این گیاه، باعث کاهش راندمان محصول میگردد. تعداد 17 جدایه مربوط به Fusarium oxysporum f. sp. sesami از گیاهان کنجد مشکوک به بیماری در مناطق مختلف استان خراسان رضوی جداسازی شدند. برای بررسی امکان مهار زیستی از قارچ آنتاگونیست Trichoderma harzianum جدایهی TR5 استفاده گردید. در آزمون بیماریزایی تمام جدایههای F. oxysporum f. sp. sesami بیماریزا بوده و از این نظر با هم دارای اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد نشان دادند که بیشترین شدت بیماریزایی مربوط به جدایههای BA15 و BA16 هر دو با 5/87 درصد پژمردگی و کمترین شدت بیماریزایی مربوط به جدایههای AN7 و KA33 هر دو با 5/12 درصد پژمردگی گیاه کنجد بود. در آزمون بررسی آنتاگونیستی در شرایط آزمایشگاهی از روش کشت متقابل بیمارگر با آنتاگونیست استفاده گردید که بیشترین میزان بازدارندگی از رشد ناشی از اثر آنتاگونیستی T. harzianum مربوط به جدایهی BA1 با 45/88 درصد و کمترین میزان بازدارندگی از رشد ناشی از تقابل با آنتاگونیست مذکور مربوط به جدایهی AN2 با 33/71 درصد بود. همچنین در شرایط گلخانهای میزان کاهش شدت علائم بیماری در بین جدایههای مورد آزمایش، متفاوت بوده و اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد نشان دادند. بیشترین تأثیر آنتاگونیستی T. harzianum روی جدایههای BA1، AN7 و K33 با کاهش شدت بیماری به میزان 100 درصد و کمترین تأثیر مربوط به جدایهی AN2 با کاهش شدت بیماری به میزان 54/54 درصد بود.
پژمردگی آوندی
کنجد
مهار زیستی
Trichoderma harzianum
2021
09
23
11
28
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17004_61ceb1b283127d288325b8ba3b2d40c5.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
اثر گیاهان میزبان بر واکنش تابعی کفشدوزک کنه خوار Stethorus gilvifrons روی کنه Tetranychus turkestani
فرشته
بزاززاده
پرویز
شیشه بر
مهدی
اسفندیاری
اریک
ریدیک
کنه تارتن توت فرنگی Tetranychus turkestani Ugarov and Nikolski یکی از مهمترین آفات گیاهان زراعی و گلخانهای در خوزستان است. هدف این مطالعه بررسی واکنش تابعی کفشدوزک Stethorus gilvifrons Mulsant روی تراکمهای مختلف کنه T. turkestani روی سه نوع لوبیا: لوبیا چشم بلبلی(Vigna unguiculata L.) ، لوبیا سفید(Phaseolus lunatus L.) و لوبیا قرمز (Phaseolus calcaratus Roxb.) در دمای2 ± 30 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی10 ± 60 درصد و دوره روشنایی: تاریکی 8:16 ساعت بود. هر کفشدوزک بالغ به مدت 24 ساعت بر روی برگهای هر کدام از میزبانهای گیاهی مذکور حامل تراکمهایی از 4، 8، 12، 24، 48 و 96 کنه بالغ T. turkestani روی دیسک برگی در یک پتری دیش با قطر 9 سانتیمتر نگهداری شد. تجزیه و تحلیل رگرسیونی لوجستیک نشان داد نوع واکنش تابعی روی لوبیا چشم بلبلی، لوبیا سفید و لوبیا قرمز به ترتیب نوع سوم ، دوم و دوم بود. بیشترین نرخ حمله (1219/0) و کوتاهترین زما ن دستیابی (2301/0) به ترتیب روی لوبیا سفید و لوبیا قرمز ثبت شد. بیشترین نرخ شکارگری (T/Th) روی گیاهان مذکور 74/72، 42/60 و 30/104 کنه در روز بود. این مطالعه آزمایشگاهی پیشنهاد میکند که خصوصیات گیاه میزبان بر توانایی کفشدوزک S. gilvifrons جهت واکنش به تغییر در تراکم کنه T. turkestani اثر میگذارد.
نرخ حمله
زمان دستیابی
بقولات
کنه تارتن توت فرنگی
2021
09
23
29
42
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17027_eaa1f69eedb52f12de58d5cc59799351.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
اثر برخی ترکیبات فرار القاءکننده مقاومت بر کنترل بیماری برقزدگی نخود
ناهید
معرفزاده
هادی
خاطری
روحاله
شریفی
بیماری برقزدگی نخود با عامل قارچی Ascochyta rabiei (Pass.) Lab. از مهمترین عوامل محدودکننده تولید نخود در بیشتر مناطق جهان است. در این پژوهش اثر شش ترکیب فرار القاءکننده مقاومت، شامل متیلسالیسیلات، ۲،۳- بوتاندیاُل، متیلجاسمونات، استوئین، ایندول و ۳-پنتانول، در مقایسه با قارچکش کلروتالونیل بر رشد بیمارگر در آزمایشگاه و مهار بیماری برقزدگی و صفات رشدی نخود در گلخانه بررسی شد. کلیه ترکیبات فرار با غلظت ۱۰۰ میکرومولار از رشد میسلیومی بیمارگرA. rabiei جلوگیری نمودند و بیشترین و کمترین اثر بازدارندگی به مقدار ۹/۶۴ و 7/۴ درصد به ترتیب مربوط به ۳-پنتانول و متیلجاسمونات بود. در گلخانه، این ترکیبات فرار بهجز متیلجاسمونات، سبب کاهش شدت بیماری برقزدگی نسبت به شاهد بیمار شدند. بیشترین کاهش شدت بیماری مربوط به تیمار کلروتالونیل (۸۶ درصد) و متیلسالیسیلات (۸/۵۵ درصد) بود. بیشتر ترکیبات فرار در گیاهان آلوده شده به بیمارگر، سبب افزایش وزن تَر و خشک ریشه و وزن تَر و خشک اندام هوایی نسبت به شاهد آلوده شدند. اثر متیلسالیسیلات بر افزایش وزن تَر اندام هوایی و اثر ایندول در افزایش وزن تَر و خشک ریشه و وزن خشک اندام هوایی نسبت به شاهد آلوده بیش از سایر تیمارها بود. متیلجاسمونات در مقایسه با سایر ترکیبات فرار کمترین اثر را بر افزایش صفات رشدی مورد بررسی داشت. استفاده از ترکیبات فرار میتواند بهعنوان یک راهبرد جدید و نویدبخش جهت مدیریت تلفیقی بیماری برقزدگی نخود و تحریک رشد این گیاه در نظر گرفته شود.
Ascochyta rabiei
القای مقاومت
تحریک رشد
2021
09
23
43
58
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17059_5db2ba60d381a22a0ab02174c485acb0.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
وقوع و پراکنش بیماری موزاییک باکتریایی گندم در جنوب ایران
مصطفی
نصیری
حشمت الله
رحیمیان
محمد مهدی
فقیهی
ولی الله
بابایی زاد
بیماری موزاییک باکتریایی گندم ناشی از Clavibacter tessellarius، یکی از بیماریهای بذرزاد گندم است که علایمی نظیر موزاییک و لکههای کلروز در سطح برگ ایجاد میکند. به منظور بررسی وقوع و تعیین پراکنش این بیماری در سالهای زراعی 99-1398 از مزارع گندم چهار استان جنوبی کشور شامل فارس، خوزستان، کرمان و بوشهر بازدید و تعداد 192 نمونهی گیاهی با علایم شبیه به این بیماری جمعآوری و جداسازی باکتری از آنها انجام شد. در مجموع، 400 جدایهی باکتریایی جداسازی شد که براساس نتایج مثبت PCR با آغازگرهای اختصاصی جنس کلاویباکتر (CMR16F1/CMR16R1)، آزمون بیماریزایی روی گندم و ویژگیهای فنوتیپی و بیوشیمیایی، 61 جدایه بهعنوان C. tessellarius تشخیص داده شدند. ده جدایهی نماینده انتخاب و با آغازگرهای 2F/4R در آزمون PCR قسمتی از ژن gyrB در آنها تکثیر شد. تعیین توالی قطعات تکثیر شده در PCR و جستجوی بلاست با استفاده از ترادفهای ژن gyrB در ژن بانک تأیید کرد که هر ده جدایه بیشترین شباهت (8/98 تا 5/99 درصد) را در ترادف این ژن با جدایههای C. tessellarius داشتند و در درخت تبارزایی نیز در یک گروه مجزا از سایر گونههایClavibacter قرار گرفتند. در مجموع، از 192 مزرعهی نمونهبرداری شده، از 53 مزرعه (60/27 درصد) باکتری C. tessellarius جداسازی شد. وقوع بیماری، براساس درصد مزارعِ آلوده، در استانهای فارس، خوزستان، کرمان و بوشهر به ترتیب 7/35، 55/30، 7/22 و 1/7 درصد بود. این بیماری برای اولین بار از استانهای خوزستان، کرمان و بوشهر گزارش میشود و وقوع آن در سایر استانهای کشور دور از انتظار نیست.
ایران
ژن gyrB
کلاویباکتر تسلاریوس
گندم
2021
09
23
59
74
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17081_3e289388f60ad7cd23243356e58d899f.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
واکنش تابعی وابسته به عمر کفشدوزک Nephus arcuatus (Col.: Coccinellidae)، شکارگر شپشک آردآلود جنوب Nipaecoccus viridis (Hem.: Pseudococcidae)
سارا
ضرغامی
محمد سعید
مصدق
فرحان
کچیلی
حسین
اللهیاری
آرش
راسخ
چکیده: در این پژوهش واکنش تابعی وابسته به عمر ماده بالغ کفشدوزک Nephus arcuatus Kapur ، مهمترین شکارگر (Newstead) Nipaecoccus viridis در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1±30 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری به تاریکی 10:14 ساعت) مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا تراکمهای مختلف تخم شپشک (2، 4، 8، 15، 40، 65، 90 و 115 عدد) در اختیار مادههای بالغ 3 روزه قرار گرفت و تا 33 روزگی ادامه یافت. نتایج نشان داد سن ماده بالغ روی نوع واکنش تابعی، پارامترهای حاصل از آن شامل زمان دستیابی (Th) و نرخ شکارگری (a) موثر است. مادههای بالغ در روزهای 16، 24 و 28ام واکنش تابعی نوع سوم و در بقیه 30 روز عمر خود واکنش تابعی نوع دوم نشان دادند. با افزایش سن مادههای بالغ از 4 تا 17 روزگی زمان دستیابی کاهش و پس از آن افزایش یافت. اگرچه قدرت جستوجوگری تحت تاثیر مادهها قرار نگرفت. حداکثر نرخ شکارگری تحت تاثیر سن مادهها بود و حداکثر نرخ شکارگری در روزهای 12، 14، 15، 17، 18، 20 و 25 ام از عمر ماده بالغ مشاهده شد. میانگین حداکثر نرخ شکارگری 6/156 تخم در روزهای 17 و 18ام برآورد شد. براساس نتایج بدست آمده بهترین زمان استفاده از این کفشدوزک در یک کنترل بیولوژیک اشباعی، به ویژه هنگامی که شپشک در مرحله تخم بوده، 25 روز ابتدایی عمر مادهها میباشد زیرا در این زمان قادرند به طعمه بیشتری حمله کنند.
کنترل بیولوژیک
واکنش رفتاری
زمان دستیابی
قدرت جستوجوگری
2021
09
23
75
89
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17119_5e45c05c1c632a7e113ddbb747a22ab0.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
تعیین مشخصات ریختشناسی و مولکولی Pratylenchus mediterraneus Corbett, 1983 (Tylenchomorpha: Pratylenchidae) از ایران
عباس
عبدالخانی
صدیقه
عظیمی
در این مطالعه، جمعیتی از جنس Pratylenchus در ارتباط با درختان گز از منطقه حفاظت شده کرخه بدست آمد. مطالعات ریختشناسی، ریختسنجی و مولکولی این جمعیت بر اساس توالی دو ناحیه D2-D3 از ژن 28S rRNA و ژن ITS rRNA نشان داد این جمعیت متعلق به گونهP. mediterraneus میباشد. این جمعیت دارای مادههایی به طول 431 تا 551 میکرومتر با کیسه ذخیره اسپرم پُر و استایلت به طول 15 تا 5/16 میکرومتر میباشد. نرهای جمعیت به دست آمده فعال بوده و دارای بدن به طول 331 تا 485، استایلت به طول 8/14 تا 15 و اسپیکول به طول 2/16 تا 19 میکرومتر میباشند. در آنالیز فیلوژنی با استفاده از توالیهای ناحیه D2-D3 ژن 28S rRNA، توالی جمعیت ایرانی به همراه توالیهای دیگری از گونه P. mediterraneus و تعدادی از توالیهایی که به گونه P. thornei تخصیص داده شدهاند، در یک کلاد قرار گرفتند. این کلاد در ارتباط خویشاوندی نزدیک با کلادی است که توالیهای متعددی از گونه P. thornei را در برگرفته است. در آنالیز فیلوژنی با استفاده از توالیهای ژن ITS rRNA، توالی جمعیت ایرانی به همراه توالیهای دیگری از گونه P. mediterraneus در یک کلاد قرار گرفتند. این کلاد در ارتباط خویشاوندی نزدیک با کلادی است که توالیهای متعددی از گونه P. thornei را در برگرفته است. ویژگیهای ریختشناسی، ریختسنجی و توصیف جمعیت ایرانی این گونه در تحقیق حاضر برای اولین بار ارائه گردید.
ریختسنجی
فیلوژنی
D2-D3 LSU
ITS
Pratylenchus thornei
2021
09
23
91
105
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17127_501903a2668649d1857331b7ae8426d0.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
اثر استرینTr6 Trichoderma harzianum در القای مقاومت علیه سفیدبالک گلخانه (Hem.: Aleyodidae) Trialeurodes vaporariorum، در گیاه گوجهفرنگی
مهسا
الداغی
حسین
الهیاری
وحید
حسینی نوه
کیوان
بهبودی
یکی از مکانیسمهای عمل قارچهای جنس Trichoderma spp.، تحریک سامانه دفاعی در گیاهان است. در این مطالعه، اثر استرینTr6 Trichoderma harzianum بر ترجیح میزبانی و تخمگذاری سفیدبالک گلخانهTrialeurodes vaporariorum westwood در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. در این راستا چهار آزمایش شامل سنجش فنول کل، بررسی اثر زمان در بروز مقاومت، انتخاب آزاد و بدون انتخاب در شرایط دمایی 2±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی60-70 درصد و دوره نوری 8:16 ساعت (روشنایی:تاریکی) انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین غلظت فنول کل در گیاه مربوط به زمانهای3 و 4 روز بعد از تلقیح قارچ بود که بهترتیب برابر با 003/0±3503/0و 001/3323±0/0 میلیگرم بر گرم بود و کمترین تعداد افراد بالغ پشت برگ از روی گیاهانی که 2 و 4 روز از زمان تلقیح آنها میگذشت، جمعآوری شد که بهترتیب میانگین آنها برابر با 86/0±2/2 و63/0±0/2بود. همچنین در گیاهان تیمارشده بهوسیله قارچ تریکودرما، کاهش معنیداری در میانگین تعداد حشرات بالغ درپشت برگ (66/0±4/3)، تخمهای گذاشته شده (51/1±4/7) و میزان قطرات عسلک تولیدشده (28/0±0/1) نسبت به گیاهان شاهد، مشاهده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که تیمار گیاه با استرین Tr6 T. harzianum سبب القای مقاومت نسبت به گیاهخواری سفیدبالک، کاهش ترجیح میزبانی و تخمگذاری شد و کاربرد آن میتواند یک گزینه امیدوارکننده در برنامه مدیریت تلفیقی این آفت در گلخانه باشد.
تریکودرما
آنتاگونیست
ترجیح میزبانی
فنول کل
2021
09
23
107
117
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17128_6bb5b58ee8b737a3aca62b2fbfcc57d5.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
ارزیابی کارایی قارچکشهای شیمیایی در بهبود کیفیت بذر و مهار بیماری لکه برگی آلترناریایی گشنیز
نیما
خالدی
محمدحسن
عصاره
بیماری لکه برگی آلترناریایی ناشی از Alternaria alternata یکی از مهمترین بیماریهای بذرزاد گشنیز است. هدف از این مطالعه شناسایی ریختشناختی و مولکولی قارچهای بذرزاد جداسازی شده از تودههای بومی گشنیز، بررسی تأثیر تیمار بذور با قارچکشهای شیمیایی روی شاخصهای بنیه و جوانهزنی و همچنین بررسی کارایی آنها در مهار بیماری بذرزاد لکه برگی آلترناریایی است. به منظور شناسایی قارچهای بذرزاد، تودههای بذری گشنیز از مزارع استانهای خراسان جنوبی، البرز، مرکزی، قزوین و همدان بر اساس ضوابط انجمن بینالمللی آزمون بذر نمونهبرداری شد. جدایههای قارچی پس از جداسازی و خالصسازی، بر اساس ویژگیهای ریختشناختی و آغازگرهای اختصاصی گونه شناسایی و تأیید شدند. همچنین میزان بیماریزایی و قدرت تهاجم جدایهها با آزمون بیماریزایی روی گیاهچه بررسی شد. میزان کارایی تیمار بذر با قارچکشهای ایپرودیون-کاربندازیم (Rovral-TS®) و مانکوزب (Dithane M-45®) روی شاخصهای جوانهزنی و بنیه و همچنین میزان پیشرفت بیماری ارزیابی شد. در مجموع، بر اساس ویژگیهای ریختشناختی و مولکولی هشت جدایه Alternaria alternata شناسایی شدند. شاخصهای جوانهزنی و بنیه بین تودههای بذری متفاوت بوده و به نظر میرسد بخشی از تفاوت مشاهده شده ناشی از آلودگی به قارچهای بذرزاد است. نتایج آزمون بیماریزایی نشان داد که حدود 5/62 درصد جدایهها بیماریزا و 5/37 درصد جدایههای بیماریزا نبودند. میزان بیماریزایی و قدرت تهاجم جدایههای مختلف A. alternata متفاوت بود. تیمار بذر با قارچکشهای شیمیایی بهطور قابلتوجهی روی شاخصهای جوانهزنی و بنیه تأثیر معنی دار داشتند. قارچکشها بهطور کامل لکه برگی آلترناریایی گشنیز را مهار نکردند. یافته های این پژوهش نشان داد که میزان غلظتهای مؤثر بازدارندگی قارچکشهای شیمیایی با توجه به میزان بیماریزایی جدایههای مختلف A. alternata متفاوت است. ضدعفونی بذور با قارچکش ایپرودیون-کاربندازیم در مقایسه با مانکوزب موجب بیشترین میزان کاهش شاخص بیماری ناشی از A. alternata روی گیاهچههای گشنیز میشود. استفاده از تودهی بذری نهاوند در مقایسه با سایر تودههای بذری گشنیز مورد بررسی و همچنین ضدعفونی بذور قبل از کاشت با قارچکش ایپرودیون-کاربندازیم در تمامی مناطق مساعد کشت این محصول توصیه میگردد.
بذرزاد
بیماریزایی
جوانه زنی
شناسایی
سلامت بذر
2021
09
23
119
133
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17129_8ed66a422a5e96d58abc53a18788dc1b.pdf
گیاه پزشکی
2588-5936
2588-5936
1400
44
3
مقایسه کارایی چند حشرهکش شیمیایی و غیرشیمیایی برای کنترل کرم غوزه پنبه Helicoverpa armigera (Hübner) در شرایط مزرعه پنبه
ناعمه
باقری
محمود
محمدی شریف
غلامرضا
گلمحمدی
کرم غوزه پنبه (Helicoverpa armigera) یکی از آفات مهم اقتصادی در سراسر دنیا است که به بسیاری از محصولات کشاورزی خسارت وارد میکند. به منظور بررسی کارایی چند حشرهکش مرسوم برای کنترل این آفت، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار حشرهکش (ایندوکساکارب، تفلوبنزوران+آلفاسایپرمترین، تیودیکارب، سایپرمترین، کلرفلوآزوران، لوفنوران+امامکتین بنزوات، ماترین و Bacillus thuringiensis) و تیمار شاهد در یک مزرعه پنبه در استان گلستان اجرا شد. سمپاشی کرتها 10-7 روز بعد از مشاهده پیک پروازحشرات کامل انجام شد. نمونهبرداری یک روزقبل و 1، 2، 4، 7، 14، 21 و 30 روز بعد از سمپاشی صورت گرفت. پس از چهار روز کارایی حشرهکشها به ترتیب 6/77، 2/81، 9/89، 8/79، 6/51، 3/83، 9/47 و 4/46 درصد و در نقطه پایانی آزمایش به ترتیب 8/89، 100، 100، 100، 2/58، 100، 5/55 و 5/48 درصد برآورد شد. نتایج نشان داد که ترکیب دو حشرهکش نسبتاً ایمن، «تفلوبنزوران + آلفاسایپرمترین» و «لوفنوران + امامکتین بنزوات» جایگزین مناسبی برای حشرهکشهای رایج ایندوکساکارب و تیودیکارب هستند. حشرهکش گیاهی ماترین، حشرهکش میکروبی Bt و حشرهکش کلرفلوآزوران از گروه تنظیم کنندههای رشد حشرات، کارایی متوسطی داشتند. با توجه به اثرات نامطلوب ناشی از کاربرد حشرهکشهای شیمیایی رایج، ترکیب دو حشرهکش «تفلوبنزوران+آلفاسایپرمترین» و «لوفنوران+امامکتین بنزوات» به عنوان جایگزینهایی با امنیت نسبی و کاربرد همزمان کلرفلوآزوران با ماترین یا Bt به عنوان گزینههای کاملا ایمن، قابل توصیه هستند.
کرم غوزه پنبه
حشرهکشهای رایج
Bacillus thuringiensis
کارایی مزرعهای
2021
09
23
135
141
https://plantprotection.scu.ac.ir/article_17132_07bd44f32f16925645da2caa49c6e08c.pdf